باز هم سلام به تاریخ دوم روز اشنایی...
...سلام...
برای چندم بار...
حال شما...؟
در کنار ارزو های دیروزو امروز خوب باشید
اول گلایه را چشمانمان دارند
اری چشمانمان
زیرا از ان شما هستند
انها در کنار قطار منتظر بودند
منتظر دستانی که انها را بدرقه کنند
دستانی که تکان خوران از دور اشکهای شوق را پاک کنند
دوم گلایه را باز هم چشمانمان دارند
زیرا امروز نمیخواستند بجز شما به روی کس دیگری باز شوند
اما تا غروب هم به انتظار نشستند از سادگی
اما شما نیامدی
سوم چیز ارزوست
شنیدن صدای شما
...دوست خوبم دوستت را دوست بدار...